لحظات ناب من با تو

سلام

دو روز مانده به تولد عمه زهرا جون

عمه تولدت مباااااااارک

5 روز از اسفند گذشت و تا 25 روز دیگر در انتظار سال 92 هستیم

زینب سادات          میوه دل

وقتی چهره معصومت را در حال آواز خواندن قبل از خواب میبینم، با خودم میگم یک چیزهایی هست که فقط لذت آن را یک مادر تجربه میکند و بس.......

مثل چی؟!!

مثل همین معصومیت به خواب رفتن تو وقتیکه عروسکت در دستانت هست

مثل چی؟!!

مثل همین معصومیت به خواب رفتن تو وقتیکه عروسکت در دستانت هست

مثل اینکه وقتی غذا بهت میدم و سیر میشی، فوری میخوای بپری تو بغل من

مثل اینکه وقتی صبح از خواب بیدار میشی و من میگم:"ای صدای مهربون کیه که داره می آد؟" کلی ذوق میکنی و میخندی

مثل اینکه وقتی باهات جدی صحبت میکنم، با تمام وجود گوش میکنی

مثل اینکه وقتی ساعت 8 حرم اما رضا ع را از تلویزیون بهت نشون میدم که داره صلوات خاصه پخش میشه،شروع میکنی آواز بخونی

                    نمیدونم! تو هم داری صلوات میفرستی

یل وقتیکه بابایی میاد از سر کار کلی خوشحال میشی و براش دست و پا میزنی

خلاصه که

عاشششششششششششششقتم مامانی

میدونی دخترم

آمدنت مدرسه ای است برای من،

مدرسه تربیت، کلاس رشد؛ هر روز و هر ساعت با در کنار تو بودن رشد میکنم و احساس بزرگ شدن دارم

احساس درک           البته به اندازه ظرف محدود وجود من

اینکه چگونه باید صبور بود   نه اینکه من صبورم،نه.......اینکه صبور بودن خوب است

اینکه چه خلاءهایی در وجودت داری

اینکه درصدد اصلاح باش و خودسازی

اینکه فرصت ها کم است

اینکه خوب بودن چقدر خوب است

اینکه در مسیر تعادل و به دور از افراط تفریط بودن چقدر خوب است

و اینکه

         ایکاش خدا ما را در جمع خوبانش قرار دهد

         و فضیلتها و مکارم اخلاقی نصیبمان گرداند

         و رذایل و بدی ها را از ما دور بدارد

به حق حجة بر حقش مهدی موعود عج

اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم